جاذبه هاي فرهنگي و آداب و رسوم
كردستان، از نظر فرهنگ و تمدن داراي سابقه*اي بسيار درخشان است كه نظير آن در ساير نقاط كشور بندرت ديده مي*شود، نشانه*هاي فرهنگي زبان ، هنر ( شعر و موسيقي ) و آداب و رسوم به جاي مانده، دلالت بر ديرينگي و قدمت فرهنگي منطقه دارند
----------------------------------------------------------------------------
زبان كردي
زبان كردي شاخه اي از زبانهاي قديم ايران باستان است و ساكنان كردستان نظر به سختي مكان و بر كنار بودن از سيل تهاجمات خارجي، زبان قديم خود را حفظ كرده اند
امروزه زبان كردي به لهجه*هاي مختلفي تقسيم مي شود، گويشهاي كرمانجي شمالي و كرمانجي جنوبي (سوراني) كردي و اورامي در منطقه كردستان در بين ساكنان استان رواج دارد
اهالي مريوان با گويش كردي كرمانجي جنوبي ( سوراني ) و مناطق جنوبي مريوان با لهجه اورامامي (گوراني) صحبت مي*كنند، لهجه اورامي تا چند دهه پيش ، زبان نوشتاري و ادبي كردي بوده است
امروزه دين مردمان منطقه اسلام است و اكثرا اهل تسنن و پيرو مذهب شافعي هستند، دو طريقت نقشبنديه و قادريه در اين منطقه پيروان زيادي دارند و مراكز اصلي آنها سروآباد و خاورميرآباد " بايره "، بوده است
قبل از اسلام چنانكه آثار و شواهد نشان مي*دهد، ساكنان منطقه آيينهاي مختلفي داشته*اند كه مهرپرستي، ميتراييسم و زرتشتي مهمترين اين آيينها بوده*اند و اكنون رگه*ها و ريشه*هاي اين آيينها را در آيينها و
موسيقي منطقه مي*توان ديد
------------------------------------------------------------------------------
الفبای کردی
در خط کردی برای کم شدن فاصله ی نوشتار و گفتار تغييراتی در خط فارسی به وجود آمده است که به طور خلاصه بيان می کنم . البته برای ياد گرفتن کامل خط کردی می توانيد به کتاب فرهنگ کردی هه ژار مراجعه کنيد
فتحه: در خط کردی به صورت (ه) نوشته می شود مانند به همه ن به جای بهمن
ضمه: در خط کردی به صورت (و) نوشته می شود مانند کورد به جای کرد
او در خط کردی به صورت (وو) نوشته می شود
تشديد : کلمات مشدد به صورت تکرار حرف نوشته می شوند مانند مه ککه به جای مکه
الف در خط کردی در وسط کلمه به صورت ا نوشته می شود ودر آغاز کلمه به صورت ئ نوشته می شود مانند ئه حمه د به جای احمد و بار به جای بار
در خط کردی حروفی چون ث س ص به صورت س نوشته می شوند مانند سه د به جای صد
در خط کردی حروفی چون ز ذ ض ظ به صورت ز نوشته می شوند مانند زوهر به جای ظهر
در خط کردی حروفی چون ت ط به صورت ت نوشته می شوند مانند ته ناب به جاي طناب
------------------------------------------------------------------------------
اعداد در زبان کردی تقریبا همان اعداد پارسی است زیرا هر دو ریشه ای مشترک دارند
يه ک ۱ - دوو ۲ - سی ۳ - چوار ۴ - پينج ۵ - شه ش ۶ - هاوت ۷ - هه يشت ۸ - نوو ۹ - ده ی ۱۰ - يانزه ۱۱ - دووانزه ۱۲- سينزه ۱۳ - چوارده ۱۴ - پانزه ۱۵ - شانزه ۱۶
هه وده ۱۷ - هه ژده ۱۸ - نووزده ۱۹ - بيس ۲۰ - سی ۳۰ - چل ۴۰ - په نجا ۵۰ - شه س ۶۰ - هه فتا ۷۰ - هیشتا ۸۰ - نه وه د ۹۰ - سه د ۱۰۰ - دووویس ۲۰۰ - سسه د ۳۰۰
چوارسه د ۴۰۰ - پانسه د ۵۰۰ - شه شسه د ۶۰۰ - هه فسه د ۷۰۰ - هه یسه د ۸۰۰ - نووسه د ۹۰۰ - هه زار ۱۰۰۰
------------------------------------------------------------------------------
اعضای خانواده در کوردی نیز چنین است
ژن(ئافره ت): زن
پیا : مرد
کور : پسر
دوه ت(کیچ) : دختر
باوک : پدر
دالک(دایک) :مادر
برا : برادر
خوه یشک : خواهر
باپیر : پدر بزرگ
داپیر(نه نگ) : مادربزرگ
مام(تاتگ) : عمو
خالوو :دایی
میمگ : خاله و عمه
زاوا : داماد
وه یو : عروس
خه سوره : مادرزن و پدر زن و پدر شوهر و مادر شوهر و برادر زن
شو : شوهر
ژن : زن و عیال
هاو زاوا : باجناق
ئامووزا : پسر عمو و دختر عمو
خالووزا : پسر دایی و دختر دایی
میمزا : پسر عمه و پسر خاله و دختر عمه و دختر خاله
ژن خالوو : زن دایی
ژن تاتگ : زن عمو
شو میمگ : شوهر خاله و شوهر عمه
دوه ته ر زا : نوه دختری
کررزا : نوه پسری
دش : خواهر شوهر
------------------------------------------------------------------------------
فصلهای ایرانی در کردی و فارسی نیز بسیار شبیه به یکدیگر هستند
کوردی سنی
بو هار : بهار
هاوين : تابستان
پايز : پاييز
زيستان :زمستان
کوردی که لهور
وه هار : بهار
پايز : تابستان
سه رده وا : پاييز
زمسان :زمستان
------------------------------------------------------------------------------
برخی صفتهای کردی نیز به شرح زیر می باشد
گه وره: بزرگ - بووچک: کوچک - خاس : خوب - گه ن : بد - ره ئين: زيبا - قيز : زشت - تيه ريک: تاريک - رووشن: روشن - سه ر خوش: شاد - خه مين: غمگين
کار که ر: کوشا - ته مه ل: تنبل - چاخ: چاق - له ر: لاغر - تنک: نازک - پيه ن: پهن - دريژ: دراز - کو ل: کوتاه - پير: پير - جووان: جوان - تژ: تيز - کول: کند - به رز: مرتفع
قول: عميق - فيس: تر - هشک: خشک - بان: بالا - خوار: پايين - چوول: خالی - په تی: خالی - زور: زياد - که م: کم - پوک: خالی - پر: پر - شرين: شيرين - تيه ل: تلخ
سوول: شور - تورش: ترش - ته نيا: تنها - هووفه ل: آدم دروغگو - درووزن: دروغگو - دروو: دروغ - راس: راست - ته ميس: پاک - چرکن: کثيف - دوله مه ن: پولدار - هه ژار: فقير
------------------------------------------------------------------------------
رنگها در زبان کهن کردی به شرح زیر است
ره ش: سياه
چه رمگ: سفید
که و: آبی
سور: قرمز
زه رد: زرد
ساوز: سبز
قاوه ی: قهوه ای
بوور: خاکستری
------------------------------------------------------------------------------
لباس و پوشش مردمان
كردها طي قرون متمادي با لباس محلي خود پيوند عاطفي، عقيدتي و سنتي شديدي برقرار كرده*اند و علاقه زيادي به حفظ و نگهداري لباس سنتي خود كه نشانگر هويت فرهنگي آنهاست دارند
حتي در ابتداي حكومت پهلوي، هنگام زمامداري رضاخان كه مقرر شد تمام مردم ايران لباس واحدي بپوشند، كردان در مقابل اين دستور مقاومت نشان داده، لباس خود را تغيير ندادند
البته در شهرهاي بزرگ استان مانند سنندج، برخي از جوانان، لباس محلي را فقط در مراسم و جشنهاي خاص مي*پوشند و علاقه*اي به استفاده از آن بطور معمول ندارند به همين دليل در سنندج كمتر كسي ديده مي*شود كه با لباس محلي در خيابان ظاهر شود، اما در ساير شهرها مانند سقز بانه و مريوان غالبا تمامي زنان و مردان با لباس محلي در شهر ديده مي*شوند
لباس و پوشاك كردان از تنوع و غناي فوق*العاده*اي برخوردار است كه در زينتها و رنگهاي لباس به چشم مي*خورد، لباس كردي هرگز يك رنگ و تيره*گون نيست بلكه هميشه با تركيب رنگهاي مختلف، چشمها را به طرز مطبوعي خيره مي*كند و انسان به اين باور مي*رسد كه طبيعت و محيط پيرامون، مرغزارهاي سرسبز، گلهاي رنگارنگ ، سپيدي برفها، آسمان صاف و آبي، سيلابهاي خروشان در اين تنوع رنگ تاثير مهمي داشته*اند
لباس زنها نيز از پيراهن بلندي تا روي پنجه پا كه گاهي با پولكهاي الوان تزيين شده و روي آن يك نيمه تنه به اسم " سوخمه " از پارچه زري يا مخمل پوشيده و بالاي سوخمه گاهي لباسي به اسم " كوا " كه از پشت تا پايين پنجه پا كشيده شده و روي آن را گاهي نيمه تنه به نام < سلته > مي*پوشند، تشكيل مي*شود
پوشيدن هر يك از اين لباسها بستگي به سليقه زنان دارد، شلوار آنها گشاد و از جنس حرير است، پارچه*اي توري به عنوان روسري و پارچه ديگر به اسم " شتونيه" يا "شال" به طول سه متر كه روي ناحيه كمر بسته مي*شود جز لباس زنان كرد است
زنان و دختران منطقه اورامانات گيسوان خود را به شكل رشته*هاي باريك مي*بافند و بر گيسوان بافته خود كلاه
سكه دوزي شده مي*گذارند
پوشاك مردان كرد
لباس مردان كرد ساكن فلات ايران تنگ و چسب بدن، با چينهاي باز، شلوار چسبان و پوتين سافه بلند است، در كوه*هاي كردستان جنوبي، مردان لباس گشاد تري مي*پوشند كه با نياز بالا رفتن ( صعود ) سازگارتر است
شلوار آن گشاد و كت كوتاه و از جنس نمد سفيد است، يك دستار سفيد و آبي با تصوير " چشم پرنده " نيز به دور سر مي*پيچيند و از كمر بند رنگارنگ نيز استفاده مي*كنند، همچنين لباس مردانه كردي تابع مقتضيات محيط و شيوه زندگي است و در عين حال گاهي در آن تنوعهاي بسيار جالبي هم ديده مي*شود
برخی از لباس مردان تيره رنگ است كه از كت بدون يقه، شلوار ، دهانه تنگ دستاري بر سر و شالي بر كمر تشكيل شده است ولی عموما به شاد زیستی و رنگهای روشن که همانا سنت زرتشت است باور دارند
پيراهنهاي بدون يقه و سفيد مي*پوشند كه در انتهاي آستين، زباله مثلثي شكلي قرار دارد كه در حالت عادي به دور مچ يا بازو پيچيده مي*شود و آن را " لفكه سوزني" مي*نامند
در صورتي كه پيراهن بدون لفكه باشد، اغلب هنگام كار مچها را با پارچه نوار مانندي مي*بندند، اغلب مردان از دستار و شال تيره رنگ مخصوصي به نام "رشتي" استفاده مي*كنند، زينت مردان بيشتر ساعت جيبي با زنجير آويزان در جلو سينه و گاهي ساعت مچي است
با توجه به زمستانهاي سرد منطقه، اغلب از پالتو استفاده مي*شود، اما قشرهاي غيرمرفه نمد ضخيمي به نام " پستك " مي*پوشند و چوپانان براي جلوگيري از سرما و حفاظت از سرما وباران ، قباي نمدي دراز و بدون آستين دارند كه دو زبانه كوچك به عنوان آستينهاي كاذب در امتداد شانه*هاي آن قرار دارد
------------------------------------------------------------------------------
موسيقي و حركات موزون محلي كردي
يكي از جاذبه*هاي مهم، ارزشمند و نشاط انگيز منطقه ، موسيقي ، آواز و رقص كردي است، موسيقي و رقص كردي در ميان موسيقيهاي محلي سرزمين ايران ، يكي از اصيل*ترين و قديمي*ترين موسيقيها و كاملا آريايي است كه با گذشت قرون متمادي هنوز اصالت خود را حفظ نموده است
در تمام ريتمهاي رقص كردي حالتي از همداستاني ، يگانگي و بدن*سازي وجود دارد، دستهاي رقصندگان در هم گره مي*خورد، گامها همواره در يك مسير حركت مي*كند و چنان متوازن است كه به رژه مي*ماند
موسيقي كردي كه به مناسبتهاي مختلف و در زمينه*هاي گوناگون حماسي، عزا، بيماري و جشنها اجرا مي*شود، هر بيننده*اي را به شور و حال و وجد مي*آورد و همواره بينندگان را تحت تاثير قرار مي*دهد
سازهاي اصلي كه در موسيقي كردي مورد استفاده قرار مي*گيرند عبارتند از : دايره ، زرنا ( سرنا ) ، دوني ، ني انبان و تنبور
موسيقي كردي در پنج زمينه اجرا مي*شود
بسیاری از استادان موسیقی سنتی ایران کرد هستند زیرا کمتر از موسیقی بیگانه در داخل موسیقی سنتی کردهای ایران وارد شده است . افرادی مانند استاد شهرام ناظری ، یوسف زمانی ، کامکار ها ، مجتبی میرزاده ، سواره ایلخانی زاده ، محمد صدیق مفتی زاده محمد کمانگر ، فریدون مرادی ، شکر الله بابان ، عثمان احمدی ، ابراهیم ستوده ، عابد سراج الدینی روح الله خالقی و بسیاری دیگر
موسيقي مقامي
مقامهاي موسيقي كردي عبارتند از " الاويسي " ، " هيران " و قطار " و در اين مقامها نوازنده شماري از گونه*هاي موسيقي مقامي كهن ايران زمين را كه در اين خطه حفظ شده، اجرا مي*كند
مقامهاي موسيقي كردي از نظر پيوستگي فرهنگي كردها با ساير اقوام ايراني و نيز دارا بودن " تم*ها " و جلوه*هاي كهن موسيقي ايراني داراي ارزش بسيار است
موسيقي آوازي
اين موسيقي در دو سبك و شيوه به نامهاي " هوره " و " سياه چمانه " اجرا مي*شود كه در اصل موسيقي
خراباتي است
موسيقي مذهبي
اين موسيقي به دو صورت اجرا مي*شود، موسيقي " عزا " كه به ناج چمري ناميده مي*شود و در تمامي حوزه*هاي غربي كردستان، آذربايجان غربي، كرمانشاه و ايلام اجرا مي*شود
شيوه اجراي مراسم، عظمت و شكوه آن يادآور سوگ " سياوش " است، نواي " چمري " در اين مراسم و نواي حزن و اندوهناك " سر حور " كه بوسيله زنان اجرا مي*شود نيز شرح زندگي مستوفي و صاحبان سوگواري كه في*البداهه توسط " چمر خوانان " ماهر و چيره*دست سروده و خوانده مي*شود
نوازندگان " دهل " و " سرنا " با شنيدن صداي گرم زن و مرد نواي " واي واي " را مي*نوازند و همراه چمر نواي ويژه " چمري " را در " چمرگاه " اجرا مي*كنند
موسيقي ديگر مذهبي، نواي ويژه ماه رمضان است كه از بلنداي شهرها و روستاها در سحر و مغرب براي آگاهي مردم اجرا مي*شود و دو نوا و ريتم دارد " سحري " كه قبل از اذان صبحگاهان اجرا مي*شود " نقارقان " يا نقارگان " كه هنگام افطار و پايان روزه و آغاز شام اجرا مي*شود
موسيقي حماسي
اين موسيقي به " هه*ل*په*ركه " يا " هه*ل په رين " معروف و به معني حمله كردن است، كردان معتقدند كه " هال په ركه " بسيار كهن است و ماندگاري آن از روزگار پرستش خدايان و مربوط به دوران مهر پرستي یا میترایی است
در آن روزگار كردان و اقوام آريايي كه پيوسته در پيكار با اقوام ساكي (آشور) بودند، هنگام بازگشت از جنگ و پيكار با اهريمن آيين " هه*ل په*ركه" را در نزد الهه مهر در معابد " مهرابه*ها " انجام مي*دادند
مراسم شرح زندگي، حمله و حوادثي است كه بر جنگجويان گذشته كه به صورت نمايش و نمادين اجرا مي*شود و در حقيقت علاوه بر حماسي بودن، جنبه تقدس نيز داشته و نوعي مراسم عبادتي به شمار مي*رود
" دهل " ، " دف " و " سرنا " به عنوان سازهاي اصلي اجراي اين موسيقي حماسي هستند كه به وسيله نوازندگان نواخته مي*شوند موسيقي " هه ل په ركه" هفت ريتم اصلي دارد كه به ترتيب يا ساز و همراهي اجراكنندگان انجام مي- گيرد و ريتم آن از كند و آرام " گريان " شروع و به ريتم " سرپا " و ريتم هيجاني " سجاد " پايان مي*يابد و در ميان آن ريتم*هاي ديگر نواخته مي*شود
در ريتم آرام " گريان " به نظر مي*رسد كه اجراكنندگان به " ميترا " توضيح مي*دهند كه ما آرام آرام به سوي دشمن رهسپرديم و چگونگي آن را بيان مي*كنند
در ريتم بعدي به نام " هه ل گردن" يا " سه پا " كه ريتمي تند است به بيان حمله به دشمن مي*پردازند، ريتم " سجاد " كه بسيار تند مي*شود نشانه اين است كه راهي بسيار طي كرديم و درگيري با دشمن آغاز شد، زدند و پايمان زخمي شد
سرچوبي در اين هنگام ( در حين اجراي مراسم ) خم مي*شود و با دست پايش را مي*گيرد، چنانكه زخمي شده و ديگران دور او حلقه مي*زنند و همچنانكه موسيقي و مراسم اجراي رقص ادامه دارد، پاي او را بطور نمادين مي*گيرند كه بر زمين نيفتد، زخمهاي او را پاك مي*كنند و مرهم مي*گذارند
آنگاه سرچوبي با همان حالت كه مجروح شدن او را مي*رساند، برخاسته و دوباره " سجاد " را انجام مي*دهد، كه نشانگر اين است كه از پاي نيفتاديم و پيكار با دشمن را ادامه داديم، در اين هنگام اجراي مراسم به اوج مي- رسد و پايان مي*يابد
كردستان، از نظر فرهنگ و تمدن داراي سابقه*اي بسيار درخشان است كه نظير آن در ساير نقاط كشور بندرت ديده مي*شود، نشانه*هاي فرهنگي زبان ، هنر ( شعر و موسيقي ) و آداب و رسوم به جاي مانده، دلالت بر ديرينگي و قدمت فرهنگي منطقه دارند
زبان كردي
زبان كردي شاخه اي از زبانهاي قديم ايران باستان است و ساكنان كردستان نظر به سختي مكان و بر كنار بودن از سيل تهاجمات خارجي، زبان قديم خود را حفظ كرده اند
امروزه زبان كردي به لهجه*هاي مختلفي تقسيم مي شود، گويشهاي كرمانجي شمالي و كرمانجي جنوبي (سوراني) كردي و اورامي در منطقه كردستان در بين ساكنان استان رواج دارد
اهالي مريوان با گويش كردي كرمانجي جنوبي ( سوراني ) و مناطق جنوبي مريوان با لهجه اورامامي (گوراني) صحبت مي*كنند، لهجه اورامي تا چند دهه پيش ، زبان نوشتاري و ادبي كردي بوده است
امروزه دين مردمان منطقه اسلام است و اكثرا اهل تسنن و پيرو مذهب شافعي هستند، دو طريقت نقشبنديه و قادريه در اين منطقه پيروان زيادي دارند و مراكز اصلي آنها سروآباد و خاورميرآباد " بايره "، بوده است
قبل از اسلام چنانكه آثار و شواهد نشان مي*دهد، ساكنان منطقه آيينهاي مختلفي داشته*اند كه مهرپرستي، ميتراييسم و زرتشتي مهمترين اين آيينها بوده*اند و اكنون رگه*ها و ريشه*هاي اين آيينها را در آيينها و
موسيقي منطقه مي*توان ديد
--------------------------
الفبای کردی
در خط کردی برای کم شدن فاصله ی نوشتار و گفتار تغييراتی در خط فارسی به وجود آمده است که به طور خلاصه بيان می کنم . البته برای ياد گرفتن کامل خط کردی می توانيد به کتاب فرهنگ کردی هه ژار مراجعه کنيد
فتحه: در خط کردی به صورت (ه) نوشته می شود مانند به همه ن به جای بهمن
ضمه: در خط کردی به صورت (و) نوشته می شود مانند کورد به جای کرد
او در خط کردی به صورت (وو) نوشته می شود
تشديد : کلمات مشدد به صورت تکرار حرف نوشته می شوند مانند مه ککه به جای مکه
الف در خط کردی در وسط کلمه به صورت ا نوشته می شود ودر آغاز کلمه به صورت ئ نوشته می شود مانند ئه حمه د به جای احمد و بار به جای بار
در خط کردی حروفی چون ث س ص به صورت س نوشته می شوند مانند سه د به جای صد
در خط کردی حروفی چون ز ذ ض ظ به صورت ز نوشته می شوند مانند زوهر به جای ظهر
در خط کردی حروفی چون ت ط به صورت ت نوشته می شوند مانند ته ناب به جاي طناب
--------------------------
اعداد در زبان کردی تقریبا همان اعداد پارسی است زیرا هر دو ریشه ای مشترک دارند
يه ک ۱ - دوو ۲ - سی ۳ - چوار ۴ - پينج ۵ - شه ش ۶ - هاوت ۷ - هه يشت ۸ - نوو ۹ - ده ی ۱۰ - يانزه ۱۱ - دووانزه ۱۲- سينزه ۱۳ - چوارده ۱۴ - پانزه ۱۵ - شانزه ۱۶
هه وده ۱۷ - هه ژده ۱۸ - نووزده ۱۹ - بيس ۲۰ - سی ۳۰ - چل ۴۰ - په نجا ۵۰ - شه س ۶۰ - هه فتا ۷۰ - هیشتا ۸۰ - نه وه د ۹۰ - سه د ۱۰۰ - دووویس ۲۰۰ - سسه د ۳۰۰
چوارسه د ۴۰۰ - پانسه د ۵۰۰ - شه شسه د ۶۰۰ - هه فسه د ۷۰۰ - هه یسه د ۸۰۰ - نووسه د ۹۰۰ - هه زار ۱۰۰۰
--------------------------
اعضای خانواده در کوردی نیز چنین است
ژن(ئافره ت): زن
پیا : مرد
کور : پسر
دوه ت(کیچ) : دختر
باوک : پدر
دالک(دایک) :مادر
برا : برادر
خوه یشک : خواهر
باپیر : پدر بزرگ
داپیر(نه نگ) : مادربزرگ
مام(تاتگ) : عمو
خالوو :دایی
میمگ : خاله و عمه
زاوا : داماد
وه یو : عروس
خه سوره : مادرزن و پدر زن و پدر شوهر و مادر شوهر و برادر زن
شو : شوهر
ژن : زن و عیال
هاو زاوا : باجناق
ئامووزا : پسر عمو و دختر عمو
خالووزا : پسر دایی و دختر دایی
میمزا : پسر عمه و پسر خاله و دختر عمه و دختر خاله
ژن خالوو : زن دایی
ژن تاتگ : زن عمو
شو میمگ : شوهر خاله و شوهر عمه
دوه ته ر زا : نوه دختری
کررزا : نوه پسری
دش : خواهر شوهر
--------------------------
فصلهای ایرانی در کردی و فارسی نیز بسیار شبیه به یکدیگر هستند
کوردی سنی
بو هار : بهار
هاوين : تابستان
پايز : پاييز
زيستان :زمستان
کوردی که لهور
وه هار : بهار
پايز : تابستان
سه رده وا : پاييز
زمسان :زمستان
--------------------------
برخی صفتهای کردی نیز به شرح زیر می باشد
گه وره: بزرگ - بووچک: کوچک - خاس : خوب - گه ن : بد - ره ئين: زيبا - قيز : زشت - تيه ريک: تاريک - رووشن: روشن - سه ر خوش: شاد - خه مين: غمگين
کار که ر: کوشا - ته مه ل: تنبل - چاخ: چاق - له ر: لاغر - تنک: نازک - پيه ن: پهن - دريژ: دراز - کو ل: کوتاه - پير: پير - جووان: جوان - تژ: تيز - کول: کند - به رز: مرتفع
قول: عميق - فيس: تر - هشک: خشک - بان: بالا - خوار: پايين - چوول: خالی - په تی: خالی - زور: زياد - که م: کم - پوک: خالی - پر: پر - شرين: شيرين - تيه ل: تلخ
سوول: شور - تورش: ترش - ته نيا: تنها - هووفه ل: آدم دروغگو - درووزن: دروغگو - دروو: دروغ - راس: راست - ته ميس: پاک - چرکن: کثيف - دوله مه ن: پولدار - هه ژار: فقير
--------------------------
رنگها در زبان کهن کردی به شرح زیر است
ره ش: سياه
چه رمگ: سفید
که و: آبی
سور: قرمز
زه رد: زرد
ساوز: سبز
قاوه ی: قهوه ای
بوور: خاکستری
--------------------------
لباس و پوشش مردمان
كردها طي قرون متمادي با لباس محلي خود پيوند عاطفي، عقيدتي و سنتي شديدي برقرار كرده*اند و علاقه زيادي به حفظ و نگهداري لباس سنتي خود كه نشانگر هويت فرهنگي آنهاست دارند
حتي در ابتداي حكومت پهلوي، هنگام زمامداري رضاخان كه مقرر شد تمام مردم ايران لباس واحدي بپوشند، كردان در مقابل اين دستور مقاومت نشان داده، لباس خود را تغيير ندادند
البته در شهرهاي بزرگ استان مانند سنندج، برخي از جوانان، لباس محلي را فقط در مراسم و جشنهاي خاص مي*پوشند و علاقه*اي به استفاده از آن بطور معمول ندارند به همين دليل در سنندج كمتر كسي ديده مي*شود كه با لباس محلي در خيابان ظاهر شود، اما در ساير شهرها مانند سقز بانه و مريوان غالبا تمامي زنان و مردان با لباس محلي در شهر ديده مي*شوند
لباس و پوشاك كردان از تنوع و غناي فوق*العاده*اي برخوردار است كه در زينتها و رنگهاي لباس به چشم مي*خورد، لباس كردي هرگز يك رنگ و تيره*گون نيست بلكه هميشه با تركيب رنگهاي مختلف، چشمها را به طرز مطبوعي خيره مي*كند و انسان به اين باور مي*رسد كه طبيعت و محيط پيرامون، مرغزارهاي سرسبز، گلهاي رنگارنگ ، سپيدي برفها، آسمان صاف و آبي، سيلابهاي خروشان در اين تنوع رنگ تاثير مهمي داشته*اند
لباس زنها نيز از پيراهن بلندي تا روي پنجه پا كه گاهي با پولكهاي الوان تزيين شده و روي آن يك نيمه تنه به اسم " سوخمه " از پارچه زري يا مخمل پوشيده و بالاي سوخمه گاهي لباسي به اسم " كوا " كه از پشت تا پايين پنجه پا كشيده شده و روي آن را گاهي نيمه تنه به نام < سلته > مي*پوشند، تشكيل مي*شود
پوشيدن هر يك از اين لباسها بستگي به سليقه زنان دارد، شلوار آنها گشاد و از جنس حرير است، پارچه*اي توري به عنوان روسري و پارچه ديگر به اسم " شتونيه" يا "شال" به طول سه متر كه روي ناحيه كمر بسته مي*شود جز لباس زنان كرد است
زنان و دختران منطقه اورامانات گيسوان خود را به شكل رشته*هاي باريك مي*بافند و بر گيسوان بافته خود كلاه
سكه دوزي شده مي*گذارند
پوشاك مردان كرد
لباس مردان كرد ساكن فلات ايران تنگ و چسب بدن، با چينهاي باز، شلوار چسبان و پوتين سافه بلند است، در كوه*هاي كردستان جنوبي، مردان لباس گشاد تري مي*پوشند كه با نياز بالا رفتن ( صعود ) سازگارتر است
شلوار آن گشاد و كت كوتاه و از جنس نمد سفيد است، يك دستار سفيد و آبي با تصوير " چشم پرنده " نيز به دور سر مي*پيچيند و از كمر بند رنگارنگ نيز استفاده مي*كنند، همچنين لباس مردانه كردي تابع مقتضيات محيط و شيوه زندگي است و در عين حال گاهي در آن تنوعهاي بسيار جالبي هم ديده مي*شود
برخی از لباس مردان تيره رنگ است كه از كت بدون يقه، شلوار ، دهانه تنگ دستاري بر سر و شالي بر كمر تشكيل شده است ولی عموما به شاد زیستی و رنگهای روشن که همانا سنت زرتشت است باور دارند
پيراهنهاي بدون يقه و سفيد مي*پوشند كه در انتهاي آستين، زباله مثلثي شكلي قرار دارد كه در حالت عادي به دور مچ يا بازو پيچيده مي*شود و آن را " لفكه سوزني" مي*نامند
در صورتي كه پيراهن بدون لفكه باشد، اغلب هنگام كار مچها را با پارچه نوار مانندي مي*بندند، اغلب مردان از دستار و شال تيره رنگ مخصوصي به نام "رشتي" استفاده مي*كنند، زينت مردان بيشتر ساعت جيبي با زنجير آويزان در جلو سينه و گاهي ساعت مچي است
با توجه به زمستانهاي سرد منطقه، اغلب از پالتو استفاده مي*شود، اما قشرهاي غيرمرفه نمد ضخيمي به نام " پستك " مي*پوشند و چوپانان براي جلوگيري از سرما و حفاظت از سرما وباران ، قباي نمدي دراز و بدون آستين دارند كه دو زبانه كوچك به عنوان آستينهاي كاذب در امتداد شانه*هاي آن قرار دارد
--------------------------
موسيقي و حركات موزون محلي كردي
يكي از جاذبه*هاي مهم، ارزشمند و نشاط انگيز منطقه ، موسيقي ، آواز و رقص كردي است، موسيقي و رقص كردي در ميان موسيقيهاي محلي سرزمين ايران ، يكي از اصيل*ترين و قديمي*ترين موسيقيها و كاملا آريايي است كه با گذشت قرون متمادي هنوز اصالت خود را حفظ نموده است
در تمام ريتمهاي رقص كردي حالتي از همداستاني ، يگانگي و بدن*سازي وجود دارد، دستهاي رقصندگان در هم گره مي*خورد، گامها همواره در يك مسير حركت مي*كند و چنان متوازن است كه به رژه مي*ماند
موسيقي كردي كه به مناسبتهاي مختلف و در زمينه*هاي گوناگون حماسي، عزا، بيماري و جشنها اجرا مي*شود، هر بيننده*اي را به شور و حال و وجد مي*آورد و همواره بينندگان را تحت تاثير قرار مي*دهد
سازهاي اصلي كه در موسيقي كردي مورد استفاده قرار مي*گيرند عبارتند از : دايره ، زرنا ( سرنا ) ، دوني ، ني انبان و تنبور
موسيقي كردي در پنج زمينه اجرا مي*شود
بسیاری از استادان موسیقی سنتی ایران کرد هستند زیرا کمتر از موسیقی بیگانه در داخل موسیقی سنتی کردهای ایران وارد شده است . افرادی مانند استاد شهرام ناظری ، یوسف زمانی ، کامکار ها ، مجتبی میرزاده ، سواره ایلخانی زاده ، محمد صدیق مفتی زاده محمد کمانگر ، فریدون مرادی ، شکر الله بابان ، عثمان احمدی ، ابراهیم ستوده ، عابد سراج الدینی روح الله خالقی و بسیاری دیگر
موسيقي مقامي
مقامهاي موسيقي كردي عبارتند از " الاويسي " ، " هيران " و قطار " و در اين مقامها نوازنده شماري از گونه*هاي موسيقي مقامي كهن ايران زمين را كه در اين خطه حفظ شده، اجرا مي*كند
مقامهاي موسيقي كردي از نظر پيوستگي فرهنگي كردها با ساير اقوام ايراني و نيز دارا بودن " تم*ها " و جلوه*هاي كهن موسيقي ايراني داراي ارزش بسيار است
موسيقي آوازي
اين موسيقي در دو سبك و شيوه به نامهاي " هوره " و " سياه چمانه " اجرا مي*شود كه در اصل موسيقي
خراباتي است
موسيقي مذهبي
اين موسيقي به دو صورت اجرا مي*شود، موسيقي " عزا " كه به ناج چمري ناميده مي*شود و در تمامي حوزه*هاي غربي كردستان، آذربايجان غربي، كرمانشاه و ايلام اجرا مي*شود
شيوه اجراي مراسم، عظمت و شكوه آن يادآور سوگ " سياوش " است، نواي " چمري " در اين مراسم و نواي حزن و اندوهناك " سر حور " كه بوسيله زنان اجرا مي*شود نيز شرح زندگي مستوفي و صاحبان سوگواري كه في*البداهه توسط " چمر خوانان " ماهر و چيره*دست سروده و خوانده مي*شود
نوازندگان " دهل " و " سرنا " با شنيدن صداي گرم زن و مرد نواي " واي واي " را مي*نوازند و همراه چمر نواي ويژه " چمري " را در " چمرگاه " اجرا مي*كنند
موسيقي ديگر مذهبي، نواي ويژه ماه رمضان است كه از بلنداي شهرها و روستاها در سحر و مغرب براي آگاهي مردم اجرا مي*شود و دو نوا و ريتم دارد " سحري " كه قبل از اذان صبحگاهان اجرا مي*شود " نقارقان " يا نقارگان " كه هنگام افطار و پايان روزه و آغاز شام اجرا مي*شود
موسيقي حماسي
اين موسيقي به " هه*ل*په*ركه " يا " هه*ل په رين " معروف و به معني حمله كردن است، كردان معتقدند كه " هال په ركه " بسيار كهن است و ماندگاري آن از روزگار پرستش خدايان و مربوط به دوران مهر پرستي یا میترایی است
در آن روزگار كردان و اقوام آريايي كه پيوسته در پيكار با اقوام ساكي (آشور) بودند، هنگام بازگشت از جنگ و پيكار با اهريمن آيين " هه*ل په*ركه" را در نزد الهه مهر در معابد " مهرابه*ها " انجام مي*دادند
مراسم شرح زندگي، حمله و حوادثي است كه بر جنگجويان گذشته كه به صورت نمايش و نمادين اجرا مي*شود و در حقيقت علاوه بر حماسي بودن، جنبه تقدس نيز داشته و نوعي مراسم عبادتي به شمار مي*رود
" دهل " ، " دف " و " سرنا " به عنوان سازهاي اصلي اجراي اين موسيقي حماسي هستند كه به وسيله نوازندگان نواخته مي*شوند موسيقي " هه ل په ركه" هفت ريتم اصلي دارد كه به ترتيب يا ساز و همراهي اجراكنندگان انجام مي- گيرد و ريتم آن از كند و آرام " گريان " شروع و به ريتم " سرپا " و ريتم هيجاني " سجاد " پايان مي*يابد و در ميان آن ريتم*هاي ديگر نواخته مي*شود
در ريتم آرام " گريان " به نظر مي*رسد كه اجراكنندگان به " ميترا " توضيح مي*دهند كه ما آرام آرام به سوي دشمن رهسپرديم و چگونگي آن را بيان مي*كنند
در ريتم بعدي به نام " هه ل گردن" يا " سه پا " كه ريتمي تند است به بيان حمله به دشمن مي*پردازند، ريتم " سجاد " كه بسيار تند مي*شود نشانه اين است كه راهي بسيار طي كرديم و درگيري با دشمن آغاز شد، زدند و پايمان زخمي شد
سرچوبي در اين هنگام ( در حين اجراي مراسم ) خم مي*شود و با دست پايش را مي*گيرد، چنانكه زخمي شده و ديگران دور او حلقه مي*زنند و همچنانكه موسيقي و مراسم اجراي رقص ادامه دارد، پاي او را بطور نمادين مي*گيرند كه بر زمين نيفتد، زخمهاي او را پاك مي*كنند و مرهم مي*گذارند
آنگاه سرچوبي با همان حالت كه مجروح شدن او را مي*رساند، برخاسته و دوباره " سجاد " را انجام مي*دهد، كه نشانگر اين است كه از پاي نيفتاديم و پيكار با دشمن را ادامه داديم، در اين هنگام اجراي مراسم به اوج مي- رسد و پايان مي*يابد
Share
0 نظرات:
ارسال یک نظر