درود. به راستی جالب است که ما ایرانیان همهٔ مشکلات خود را به پای دیگران میاندازیم. جالب است که وقتی میبینیم غربیها دربارهٔ ما بد میگویند، به ما ناسزا میگویند، با خود میگوییم : کوروش جان کجایی؟ کجایی که ببینی بیگانگان راجع به ایرانت چه میگویند؟ کجایی که ببینی قوم اعراب چندین قرن است که کشور مارا در دست گرفته اند؟ کجایی که ببینی این دین ننگین (اسلام!) چندین قرن است که بر ملت ایران سایه افکنده و در صدد نابودی ایران زمین و ایرانیان است؟ کورش کجایی که ببینی دارند ایران را نابود میکنند؟ کوروش کجایی که ببینی کشورت را آخوندها حکم میکنند؟ کوروش کجایی ... ! به راستی جالب است! به راستی جالب است که ما اشتباهات خود را به پای اعراب میندازیم! جالب است که ما میگوییم من بدم، مردم من بدند، زیرا "اسلام" ما را بد کرده است! به راستی جالب است که ما به اعراب و اسلام ناسزا میگوییم زیرا اعتقاد داریم که آنان اند که باعث و بانی مشکلات ما هستند و ما مظلومانی هستیم که بهمان ظلم شده است! ولی شوربختانه باید بگویم مشکل ایران ما، قرآن نیست. مشکله ایران ما، اعراب نیستند. آری، ایران ما مشکل زیاد دارد و روز به روز هم بر مشکلاتش افزوده میشود، ولی مشکلات را ما سبب شدهایم نه عرب و قرآن.
مشکل حکومت حاکم بر ایران اسلام نیست. اگر آنها از اسلام حقیقی پیروی میکردند وضع کشور خیلی بهتر از اینها بود. این اسلامی که در ایران و کشورهای عربی ازش سخن میگویند اسلام نیست، ترجمهٔ مردمانی فریب دهنده است از قرآن و اسلام. اسلام واقعی ترجمهٔ پارسی زبانی نیست که زیر آیات قرآن میخوانیم، اسلام واقعی آن چیزهایی نیست که شیخها در تلویزیون،رادیو و روزنامه به خورد مردم میدهند، اسلام واقعی آن نیست که شما در کتابهای مسعود انصاری میخوانید. بیشتر ترجمههای عربی و پارسی قرآن کاملا اشتباه است. برای مثال وقتی قرآن میگوید مردان میتوانند چهار زن داشته باشند، عربها و حکومت جمهوری اسلامی ترجمه میکنند که هر مرد مسلمانی میتواند ۴ زن بگیرد و زنها حق اعتراض ندارند!!! ولی با نگاهی به تاریخ، و کمی اندیشیدن میفهمیم که در زمانی که قرآن بر محمد وحی شد، عربها قومی بودند وحشی و جنگ طلب، در هر جنگ شماری از اعراب میمردند و همسران آنان بیوه میشدند، و چون در میان اعراب رسم بر این بود که مردان نان آور خانه بودند و کارهای خارج از خانه برای زنان دشوار بود و جامعه آنان را قبول نمیکرد، بنا بر این زنی که شوهرش میمرد نمیتوانست زندگی خود را به تنهایی اداره کند. عربها آنقدر جنگ میکردند، و در هر جنگ آنقدر کشته میدادند که زنان زیادی بیوه میشدند. به این سبب قرآن میگوید هر مرد میتواند تا ۴ زن را به عقد خود در بیاورد، زیرا زنان زیادی بیوه شده بودند و جمعیت زنان ۴ برابر مردان بود! و جالب اینست که در چند صفحه جلوتر میخوانیم که هر مرد میتواند ۴ زن داشته باشد، به شرط اینکه زنان خود را یکسان دوست داشته باشد و به آنها یکسان عشق بورزد (همانطور که همهٔ مردان میدانند هیچ مردی نمیتواند ۲ زن را یکسان دوست داشته باشد، چه برسد به ۴ زن!!!) اینها را گفتم که هم شما و هم خیلیهای دیگر که گناه جمهوری اسلامی و امثال احمدینژاد را به پای اسلام میاندازند بدانید که کارهای اینها به همه چیز شباهت دارد جز اسلام. هرگز نمیتوان همهٔ بدبختیهای یک کشور و مردمانش را به پای حکومت آن کشور انداخت، زیرا مردم هر سرزمین لایق حکومت حاکم بر خویشند. اگر ایرانیان اتحاد داشته باشند، اگر همگی دست از نژاد پرستی و جدایی افکنی برداریم، اگر همگی آزاده باشیم، اگر همگی به عقاید یکدیگر احترام بگذاریم و اگر همگی دست در دست هم برای آن چیزی که میخواهیم بجنگیم، هیچ نیروی پست و پلیدی نمیتواند جلوگیر ما باشد، هیچ.
هم میهن گرامی، تا کی میخواهید مشکلات خود و نادانی خود را به پای اعراب و قرآن و اسلام بیاندازید؟ مشکل کشور ما چیست؟ مشکل مردم ما چیست؟ فقر؟ دروغگویی؟ نداشتن اتحاد؟ حکومت ظالم؟ اگر فقر است که قرآن و اسلام میگوید به فقرا کمک کنید، میگوید ثروت و سرمایهٔ خویش را با هم نوع خویش قسمت کنید. اگر دروغگویی است که قرآن میگوید دروغ نگویید. اگر عدم اتحاد است، که قرآن میگوید برای دست یافتن به یک خواستهٔ مشترک با یکدیگر متحد شوید. اگر حکومت ظالم است، که قرآن میگوید هیچگاه به زیر دستان خود بدی نکنید، هیچگاه از قدرت سؤ استفاده نکنید، به مردم خویش خدمت کنید. دوست من، من مسلمان نیستم، من زرتشتی نیستم، من مسیحی نیستم، من به هیچ دینی اعتقاد ندارم، ولی هیچگاه به دین و کیش دیگران ناسزا نمیگویم. هم میهن من، اگر در ایران زمین فقر داریم، اگر در ایران زمین بدبختی داریم، اگر مردمان ایران زمین یکدیگر را از یاد برده اند و دیگر هرکس تنها برای خوشبختی خویش تلاش و کوشش میکند، اگر کارمان بجایی رسیده است که دنیا مارا تروریست میگوید و شماری از مردمان غرب زمین میپندارند که ما ایرانیان واژه الکتریسیته به گوشمان نخرده است، اگر اهریمنانی چون خامنهای و احمدینژاد بر ما حکومت میکنند، اگر زنان ما برای نان شب مجبور به خود فروشی میشوند، و خیلی اگرهای دیگر، دلیلش این نیست که دین بیشتر مردم ایران زمین اسلام است، نه، دلیل چیز دیگریست. هیچگاه نادانی و مشکلات خودمان را به دیگران نسبت ندهیم گرامی، هیچگاه نگوییم من بدم زیرا با بدان زیستم.
هم میهنان من، چرا نمیخواهید قبول کنید که اگر امروز ما با دیروز ما از زمین تا آسمان متفاوت است، به این دلیل است که خود نادان بوده ایم، به این دلیل است که تک تک ما ایرانیان به تاریخ و فرهنگ چندین هزار سالهٔ خویش مینازیم، ولی هیچگاه نمیاندیشیم که اکنون چه داریم؟ اکنون چه هستیم؟ اکنون فرهنگ ما چیست؟ اکنون دنیا دربارهٔ ما ایرانیان چه میگوید؟ همواره در گذشته سیر میکنیم و حال را از یاد برده ایم ...چرا ما همیشه میگوییم "کوروش بزرگ این کار را انجام داد، داریوش بزرگ این کار را انجام داد ..."؟ چرا هیچگاه سعی نمیکنیم کاری کنیم، طوری زندگی کنیم، که نسلهای آینده ( اگر نسل آیندهای وجود داشته باشد! ) همواره نام شما را بر زبان داشته باشند و به شما افتخار کنند؟ دوستان من، تاریخ چندین هزار سالهٔ ما موجب افتخارست، آری، فرهنگ نیاکان ما شهرهٔ خاص و عام است، آری، ولی آیا امروزه ما نیز به همانگونه میباشد؟ جواب یک کلمه است : خیر. چاره چیست؟ چاره اینست که خود مشکلتمان را بر گردن بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم. وقت آن رسیده است که تک تک ما ایرانیان آستین بالا زده و متحد شویم. وقت آن رسیده است که همه باهم برای سربلندی ایران زمین و تک تک ایرانیان تلاش کنیم و دیگران را برای اشتباهات خویش مجازات نکنیم. به امید ایرانی پیروز، متحد و آزاد.
Share
0 نظرات:
ارسال یک نظر