پاسخهای با منبع به پانترکیستها

۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

به نام خداوند جان و خرد

دوستان عزیز، هم میهنان گرامی‌، چندی پیش مقاله‌ای خواندم با عنوان " پاسخهای با منبع به پانترکیستها". این مقاله گرانبها توسط یک ایرانی‌ میهنپرست نوشته شده و شامل ۳۲ بخش است. در این مقاله کم و بیش با بی‌منطقی و دروغهای پان‌ترکیستها آشنا میشوید و همچنین در مورد تاریخ ایران و فرهنگ ایرانی بیشتر آگاهی پیدا می‌کنید. از امروز میتوانید هر روز یک بخش از این مقاله بلند بالا و مفید را مطالعه فرمایید. همچنین از شما خواهش میشود خواندن این مقاله را به دوستان و آشنایان خویش توصیه کنید.


مقدمه :

رهیافتی به منابع پانترک‌شکن

پاسخهایی به پان‌ترکیستها و نقد اغلب استدلالهای و تحریفهای آنها(دو بخش هم در مورد پان‌عربیستها)

چندین سال است با این گروه سر و کله زدم و بجای اینکه در این فروم یا آن فروم با آنها بحث کنم بهتر دانستم که یک خلاصه‌ای از پاسخ‌های منطقی و علمی در رد نظر این گروه ایران‌ستیز در اینجا بیاورم و دوستان دیگر نیز آگاه شوند. در واقع تنها با آگاهی و سلاح دانش و علم میتوان ریشه‌ی چنین گرو‌های خارج‌پرورده را خشکاند. بحث کردن با جاهلان فایده ندارد ولی اگر بتوانیم عموم ایرانیان را آگاه کرد ناچار شمار جاهلان کم میماند و کم کم ریشه‌ی عقاید باطلشان در این مرز پرگهر خشک میشود.

دوستان اگر این مقالات را بخوانند(برخی از نوشتار کنونی نیز از چند نوشتار دیگر ایراندوست برگرفته شده است) کم و بیش با بی‌منطقی و دروغهای پان‌ترکیستها آشنا میشوند. همچنین در مورد تاریخ ایران و فرهنگ و زبان پارسی و قوم ایرانی بیشتر آگاهی پیدا میکنند. من به همه دوستانی که به یک‌پارچگی ایران علاقه‌مند هستند توصیه میکنم این مقالات را بخوانند. برای نمونه روزی یکی از آنها را بخوانید و کم و بیش در سه ماه با اغلب دروغها و ترفندهای این گروه آشنا خواهید شد و هم اطلاعات تاریخی شما چندبرابر خواهد شد. امروز دشمنان ایران جنگ فرهنگی را آغاز کردند ولی آنها مجبور هستند حقیقت را تحریف کنند. بنابراین اگر ایرانیان پژوهش نکنند مقصر هستند ولی اگر پژوهش کنند در مقابل دشمنان این مرز پرگهر پیروز خواهند شد. مایه‌ی خشنودی برای ایران‌دوستان باید باشد که بسیاری از این مقالات و زحمتها کشیده شده است و آنها باید تنها آن را بخوانند و ترویج دهند و دولت ایران(هر دولتی در هر زمانی) را وادار کنند که یک موسسه دولتی برای حفاظت از مشاهیر بزرگ ایران (به بخش دو مقاله نگاه کنید) و تمامیت ارضی ایرانی پا‌یه‌گزاری کنند و ایراندوستان هم باید موسسه غیردولتی در رابطه با حفاظت از مشاهیر ایرانی و پاسخ به تجزیه‌طلبان نیز دائر کنند که در عرصه‌های اینترنت نیز فعالیت بکند (چه دانشنامه‌های اینترتنی و چه مجلات متعبر و غیره).

این مقالات هم متنوع هستند. آنچه در مورد تاریخ نوشته است همه جزو بدیهیات است ولی در مورد تاریخ معاصر پان‌ترکیستها جعل‌های فراوانی میکنند که تنها با خواندن این مقالات میتوان به این جعلیات پی‌برد. برخی از بدیهیات مانند انتقال جشن نوروز از ایرانیان به ترکان بدیهی هستند(برای نمونه بیرونی به طور واضح نوروز را جشن ایرانیان میداند در حالیکه حتی یک سند به کهنتری از بیرونی نیست که چیزی به نام "نوروز" در میان ترکان بگوید و خود کلمه نوروز (مانند نوجوان و نوباوه و نوزاد...) ایرانی است).... یا ایرانی(آریایی) بودن زردشت که پان‌ترکیستها نمیتوانند آن را انکار کنند و در محافل جهانی نیز مورد ریشخند انسانهای فرهیخته قرار میگیرند(اگر ادعای ترک بودن او را کنند). یک نکته را باید در نظر داشت که نظرهای پان‌ترکیستها در هیچ کدام از دانشنامه‌ها و کتاب‌های متعبر نیستند. برای نمونه دانشنامه بریتنیکا شخصیت ابن سینا و بیرونی و نظامی و خاقانی را همه پارسی/ایرانی/آریایی میشمرد و نه غیرآریایی/ایرانی/پارسی...

من اینجا فهرست‌بندی میکنم تا دوستان بیشتر آگاه شوند. بار اول دوستان همین فهرست را بخوانند و سپس در مورد هر کدام از این موضوع‌ها پژوهش نمایند. هر کدام از این لینکها هم اگر کار نکنند شما میتوانید از وب‌گاه آرشیو اینترنتی استفاده کنید و نزدیکترین این لینکها به سال ۲۰۱۰ را پیدا کنید و آن را بخوانید و از دروغ پان‌ترکیستها آگاهی یابید.

http://www.archive.org/

(انشاءالله دوستان دیگری از این لینکها تارنما میسازند و آن را ترویج میکنند)

همچنین بسیاری از این مقاله‌ها را نیز میتوانید در اینجا بگیرید و ذخیره کنید:

http://www.archive.org/details/TheBestContentsOfWww.azargoshnasp.net

دو نتکه را نیز در مورد تاریخ خوب است بدانیم:

در اواخر سده نوزدهم و اندکی در اوائل سده بیستم زبانهای غیر هندواروپایی و سامی را در برخی از متونها "تورانی" میخواندند که این شامل تمامی زبانهای آفریقایی و استرالیایی و آلتایی (خانواده زبانهای ترکی) و اورالی و دراویدی و سرخپوستی.. و غیره میشد. یعنی هر زبانی که غیر هندواروپایی و غیرسامی بود(مانند زبان ایلامی که ربطی به ترکی ندارد) را "تورانی" میخواندند. امروز نظریه زبان "تورانی" وجود ندارد و متروک و مطرود میباشد ولی پان‌ترکیستها گاهی برای جا به انداختن نظرهای خود به منابع متروک و قدیمی اشاره میکنند و نمیتوانند هیچ منبعی از پنجاه سال اخیر برای حرفهای خود بیاورند.

تاریخ مانند هر رشته‌ی دیگر یک علم است ولی در کشور ما به طور بازی قرارگرفته است. یکی از اصولهای تاریخ اینست که منابع کهنی مانند طبری و هردوت و غیره را باید با تامل قبول کرد. برای نمونه اگر طبری میگوید که آیین مجوس در سودان بوده است نباید این حرف را امروز جدی گرفت..برای همین برای اثبات هر حرفی بایست سعی کرد که چندین سند مختلف آورد. همچنین فراموش نشود که تاریخ رسمی جهان (یعنی آنچه در اروپا و آمریکا و ایران و چین و در کل در دانشگاه‌ها متعبر تدریش میشود) نظرهای پان‌ترکیستها را قبول ندارند و ناچار این افراد رو به فرضیه توطئه می‌آورند.

در نهایت نبایستی که پان‌ترکیستهای ایران‌ستیز را با ایرانیان آذربایجانی وطندوست یکی گرفت و بایستا با همت همه ایرانیان (بویژه ایرانیان آذربایجان وطندوست) این فتنه را دفن کرد و این اندیشه‌های ایران‌ستیز را به همان مکان اصلیشان یعنی ترکیه/باکو برگرداند. ما ایرانیان میهندوست همواره بر اصالت و هویت ایرانی مردم آذربایجان تأکید داریم و معتقدیم هر چند که ایرانیان آذری نزدیک به چند صد سال است به زبانی غیر ایرانی سخن می گویند، اما هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند مانع از همبستگی و وحدت و خویشی و یگانگی مردم آذربایجان با دیگر ایرانیان شود. بنابراین ما بین مردمان ایراندوست آذربایجان و فریب‌خوردگان ضدایرانی پان‌ترکیست جدایی قائل هستیم. همچنین بایست دانست که عوام مردم ایران در هر مکان همیشه احساساتی و نه منطقی فکر میکردند و حتی این ظرفیت وجود دارد که پان‌ترکیستها با بهانه‌سازی دروغین (مانند ماجرای سوسک روزنامه ایران که در زیر دربارش میخوانید) بتوانند جمعیت بزرگی (که ناآگاهند) را به سوی نژادپرستی و کینه و در نهایت تجزیه‌‌ی ایران سوق دهند. همانطور که برای نمونه استالین یا هیتلر یا غیره توانستند عوام کشورهای خود را به سوی عقایدهای جنایت‌گرایانه سوق دهند.

برای مقابله با تفکرات زهرآگین این گروه میتوان به بخش ۳۱ و ۳۲ این مقاله رجوع کرد.



فهرست موضوعها:

1- آمارهای قومی و جعل و تحریف پان‌ترکیستها

2- -تحریف شصخیت‌های بزرگ همچون ابن سینا و مولانا و بیرونی و نظامی.. و پان‌ترکیستها

3- قوم آریایی و قوم پارسی و رد نظر بطلان پان‌ترکیستها

4- نام ایران در دوران تاریخ و رد نظر بطلان پان‌ترکیستها- "ممالک محروسه.."

5- چگونگی ترک‌زبان شدن آذربایجان و پان‌ترکیستها

6- -پان‌ترکیستها و دروغهای متعدد آنها در مورد زبان پارسی (ادعای دروغین آنها در مورد رسمی بودن زبان ترکی در دوران ساسانیان! یا حتی صفویان)

7- پان‌ترکیستها و فردوسی

8- پان ترکیستها و کوروش کبیر

9- پان‌ترکیستها و ساسانیان و ازدواج محارم در ایران باستان

10- پان ترکیستها و ابن خلدون و ریشه‌ی واژه‌ی ترک و اطلاق نام ترک

11- پان‌ترکیستها و نام آران و آذربایجان و ارمنستان..

12- پان‌ترکیستها و ادعای ترک‌ بودن اقوام باستان مانند سومریها و ایلامیها و ماننها و هوریان و توروککوها و مادها و اشکانیان و اورارتو و سوبرتیان و سکاها و ماساگاثها و تورانیان و گوتیها و غیره. نظر دانشمندان اخیر در رابطه با هفتالیان.

13- پیوند ارمنیان و ایرانیان و پان‌ترکیستها

14- پان ترکیستها و ادعای ترک بودن آذربایجان در زمان معاویه!(کتاب التیجان)

15- پان‌ترکیستها و حکومت دست‌نشانده فرقه دموکرات

16- آمار کشته شدگان فرقه و رد نظر پان‌ترکیستها

17- جوک‌های ترکی در ایران ریشه در عثمانی دارند و رد نظر ادعای پان‌ترکیستها

18- چگونگی رسمی شدن زبان فارسی و بستن مدارس فارسی‌زبان و زبان رسمی سلجوقیان و غزنویان و صفویان...

19- پان ترکیستها صدسال پیش موجب حساسیت ایرانیان نسبت به زبان ترکی شدند. بهانه زبان مادری پان‌ترکیستها و ادعای هویت‌طلبی بجای "پان‌ترکیسم و تجزیه‌طلبی"

20- پان‌ترکیستها و دروغ ظلم به اقوام و عقب نگهداشتن اقتصاد آذربایجان

21- فدرالیسم قومی و پان‌ترکیستها

22- خلیج فارس و پان‌عربیستها و چند نقشه مجعول

23- چند مقاله دیگر در نقد پان عربیستها

24- آیا ایرانیان به ترکان ظلم کردند یا ترکان به ایران؟

25- پاسخ به چند ضدایرانی دیگر مانند ناصرپورپیرار و شاملو و چند پان‌ترکیست ضدایرانی

26- فرهنگ واقعی ایران و ایرانیان آذربایجان

27- ظلم پان‌ترکیستها به اقلیتهای ایرانی‌تبار تالش و کرد و زازا و تاجیک در آران قفقاز و ترکیه و اوزبکستان

28- ظلم پان‌ترکیستها به سایر اقوام دیگر ارمنی و یونانی و اسلاوی و آسوری و غیره و همچنین یک‌جانبه بودن نظرهای پان‌ترکیستها در مورد جنگ آرتساخ(کاراباغ).

29- - سوسکها و پان‌ترکیستها (در مورد کارتون روزنامه ایران و مظلوم نمایی پان‌ترکیستها)

30- جشن نوروز و پان‌ترکیستها

31- مسئله و هدف پان‌ترکیسم و راهبردهایی برای مقابله با پان‌ترکیستها

32- مقابله با پان‌ترکیستها

------------------------------------------------------

بخش نخست

آمارهای قومی و جعل و تحریف پان‌ترکیستها

موضوع: پان‌ترکیستها آمارهای دروغینی درباره جمعیت ترکزبان کشور میدهند و حتی آمار ارتش ایران در سال 1355 را تحریف میکنند و استانهایی که حتی که یک دهات ترکزبان را دارند به طور کلی ادعا میکنند! البته من نمیخواستم داخل این موضوع بشوم ولی دروغهای اینها بقدری سخیف هست که چاره‌ای بجز پاسخ دادن به آن وجود نداشت.

در کل آمارهایی که پان‌ترکیستها می‌دهند دروغ است و می‌توان آمار ترکزبانان کشور را بین 11.2 تا 14 ملیون در سال 2010 شمرد که اغلب این ترکزبانان خود را ایرانی و ایراندوست میداندند و دشمن اول پان‌ترکیستها میباشند. میتوان گفت که حدود 75% تا 80% جمعیت ایران به زبانهایی تکلم میکنند که ریشه آن را آریایی (ایرانی) میدانند و البته زبان پیشین آذربایجان هم غیر ترکی بود.

آمارهای موجود و انجام شده در سراسر ایران و جعل پان‌ترکیستها:

Response to Pan-Turkist Manipulation of Demographics of Iran

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/SomeStatisticsOnIranAndPanTurkistManipulation.htm

در نشانی بالا ما روشن کردیم که چگونه پان‌ترکیستها به طور دست‌جمعی به مراج‌های وب‌سایتی و کتاب‌ها نامه مینویسند تا دروغشان را درج کنند. بنابراین ایراندوستان تعجب نکنند که در سایتی مانند اتنولاج (که امروز تحصیح شده است و شمار ترکزبانان را درست نوشته است هرچند ایرادهای دیگری دارد) که گردانندگانشان از آمار ایران چندان آگاهی ندارند هرچهار سالی تحریف‌هایی انجام شود.

رضا براهنی و تحریف آمار قومی برای مقاصد سیاسی:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/dorooghbaazibaamaarberaheni.htm

پاسخ به تفرقه‌اندازی رضا براهنی و دروغ او در مورد جمعیت ایران:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/pasokhbehberahani.htm

بافت‌های استانهای ایران و جعل و تحریف پان‌ترکیستها.

دروغهای پان‌ترکیستها در مورد آذربایجان غربی و اراک و قزوین و همدان و گیلان و کردستان..

مشتاقان دیگ حلیم! نقدی بر منش پان‌ترکیسم:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/moshtaaghaandighalim2.htm

در مورد بافت همدان و قزوین که هر دو شهر فارسی‌زبان هستند و در هر دو استان‌ پان‌ترکیستها غلو میکنند و اقلیت را اکثریت میشمرند.

http://web.archive.org/web/20080512233242/http://www.hamedanpolitic.ir/Group.aspx

چکیده:

"شهرستان همدان با قدمت تاريخي كهن مركز استان مي باشد و بر اساس آمارگيري سال 75 داراي 563466 نفر جمعيت است . اكثريت فارسي زبانان در اين شهرستان سكونت دارند بطوري كه حدود 80 درصد فارس, 12 درصد ترك , 5 درصد لر و لك و 3 درصد كرد ساكن اين شهرستان مي باشند ."

http://qazvin.irib.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=87&Itemid=83

چکیده:" زبان زبان های رایج استان)قزوین) عبارتند از: فارسی، تاتی، مراغی، کردی، لری،ترکی،رمانلویی زبان رایج مردم شهر قزوین و نیز بیشتر ساکنین بخشهای این استان فارسی است به جز زبان مراغی که در همه روستاهای مراغی نشین این استان به یک شکل گویش می شود. سایر زبانها بسته به شرایط اقلیمی و نیز تحت تأثیر زبانهای همسایه دارای گویشهای متفاوت هستند..."

همچنین پان‌ترکیستها ادعا میکنند که قزوین در قدیم ترک‌زبان بود(هرچند حضور زبان ترکی در ایران نسبت به زبان‌های ایرانی بر همه روشن است و زبانهای ایرانی حداقل از زمان مادها/پارس‌ها در فلات ایران وجود داشتند حالیکه زبان ترکی آذربایجان تنها در زمان صفویان در آذربایجان غالب میشود) اما ادعای آنها در مورد شهر قزوین نادرست است.

زیرا ادوارد براون در سفرنامه‌ی خودش (یک سال در میان ایرانیان 1887-1888)(اصل انگلیسی این کتاب به آسانی در کتابخانه‌ی گوگول دیده میشود) در رابطه با جمعیت قزوین میگوید:

Edward Brown-A YEAR AMONGST THE PERSIANS - IMPRESSIONS AS TO THE LIFE, CHARACTER, & THOUGHT OF THE PEOPLE OF PERSIA - Received during Twelve Months' Residence in that Country in the Year 1887-1888.

The bazaars were much like those which we had already seen at Khuy, Tabriz, and Zanjan; but as regards the people, the advantage was decidedly in favor of Kazvinis who are more pleasing in countenance, more gentle in manners and rather darker in complex than the Azerbaijanis. Persian is spoken by them universally, but almost all of them understand Turkish

یعنی همه به طور سراسر در قزوین فارسی تکلم میکنند ولی تفریباً همه در آنجا ترکی را نیز میفهمند. البته این خود نشانگر فارسی‌زبان بودن قزوین است زیرا میگوید که فارسی زبان مردم است ولی بسیاری از این مردم ترکی را نیز میفهمند (که البته بخاطر نزدیکی قزوین به زنجان و سلطنت ترکان قجر آن دوران، زبان ترکی نفوذ بیشتری داشت). یعنی هرجا که مرزهای زبانی است به یقین عده‌ای فراوانی از هر دوطرف مرز زبان دیگری را میفهمند ولی آنچه مهم است همان زبان روزانه‌ی مردم آن ناحیه است و در مورد قزوین ادوارد براون به صراحت آن را فارسی میداند. همچنین در رابطه با برتری و غالب بودن زبان فارسی بر زبان ترکی در قزوین، باز ادوارد براون میگوید:

It isnot till Kazvin is reached, and only four or five stages separate the travelerfrom Tehran, that the Persian distinctly predominates over the Turkish

یعنی باز میگوید تا رهگذر به شهر قزوین میرسد و تنها چند منزل از تهران دور است، زبان فارسی به طور مشخص بر زبان ترکی غالب است. بنابراین سفرنامه‌ی ادوارد براون به طور واضح دروغ پان‌ترکیستها در رابطه با "فارسی‌زبان" شدن قزوین در زمان پهلویها را رد میکند (هرچند این دروغ را نیز نسبت بدهند به کسانی که خود چندان از قزوین آگاهی نداشتند و از خراسان یا مکانهای دیگر بودند). در کل، این سفرنامه به طور واضح زبان گفتاری قزوین را پارسی میداند و همچنین میگوید که زبان پارسی از خود شهر قزوین و بعد از آن به طور مشخص بر ترکی غالب است.

همچنین است در مورد شهرهای دیگر ایران مانند اراک و بندرانزلی و حتی ادعاهای پان‌ترکیستها بر مناطق کردنشین آذربایجان غربی و مناطق تالش‌نشین گیلان...

در مورد بافت خوزستان که دست‌کم نیمی از مردمان آن بختیاری/لر/فارسی‌زبان هستند و ادعای نادرست رضابراهنی:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/pasokhbehberahani.htm

در مورد بافت مناطق کردنشین که مورد نظر پان‌ترکیستها است مانند گروس و قروه که اکثریت آن کردهای شیعه هستند.

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/moshtaaghaandighalim2.htm

حتی پان‌ترکیستها آمارهای نویسندگان اسرائیلی که به نفعشان نوشته‌اند را نیز تحریف میکنند:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/dorooghbaazibaamaarberaheni.htm

و همچنین دوستان باید مواظب باشند که پان‌ترکیستها در خراسان شمالی آمار کردزبانان و فارسی‌زبانان را کم میکنند در حالیکه شهرهایی مانند قوچان اکثریت مطلق کردزبان هستند و اغلب نقشه‌ها مناطق خراسان شمالی را کردنشین نشان میدهد:

همچنین پان‌ترکیستها برخی موقع‌ها از وبسایتهایی نقل قول میکنند(چه دولتی و غیردولتی) که هیچ کدام نشان نمیدهند چه زمانی و در چه مکانی و در کدام ماهی..آماری انجام داده شده است. برای نمونه اخیرا یکی از وزیران فرهنگی ادعا نمود که استان آذربایجان غربی کاملا کردنشین است و پان‌ترکیستها ناله فراوانی کردند.

«آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه متعلق به کردستان است»(رحیم مشائی)

اما خودشان اگر یک وزیر دیگر چیزی به نفعشان را بگوید (بدون اینکه پبرسدند در چه زمانی و چه مکانی چنین آماری انجام شده است و چه کسانی آن را انجام دادند) آن را ده برابر انتشار میکنند.

یا شهردار تهران، جناب قالیبفاف به وضوح شمار ترکزبانان را بسیار کمتر از آنچه پانترکیستها ادعا میکنند ذکر نموده است و میگوید:

"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند."

(نقل از: http://www.ghalibaf.ir/Default.aspx?tabid=79&language=fa-IR)

برای نمونه یکی از پان‌ترکیستها ادعا کرده است که وزیر آموزش و فرهنگ گفته است:" 70 درصد دانش‌آموزان در سراسر كشور دو زبانه بوده و پس از ورود به كلاس اول و گذراندن يك سال تحصيلي هنوز زبان مادري آنها به فارسي تبديل نشده است؛ اين گونه دانش‌آموزان چگونه مي‌توانند با دانش‌آموزاني كه در تهران تحصيل مي‌كنند رقابت كنند" چند تناقض اینجا هست. یک مگر زبان مادری کودک عوض میشود؟ خود کودک به مدرسه میرود ولی زبان مادرش که همان است که پیش از مدرسه رفتن بوده است. زیرا زبان مادری هر کودکی ثابت است زیرا زبانیست که اول به او سخن گفتند. دومین تناقض اینست که ادعا میشود 70% دانش آموزان پیش از مدرسه رفتن دوزبانه بودند. آیا اینجا منظور تدریس زبان عربی یا انگلیسی در مدارس است؟ یا منظور اینست که قبل از ورود مدارس دوزبانه بودند؟ اگر قبل از ورود مدارس 70% کودکان دوزبانه بودند این دوزبان (یعنی فارسی را) در کجا یاد گرفتند؟ یعنی میگوید یا همه کودکان دوزبانه پیش از کلاس اول هستند یا یک زبانه. در حالیکه روشن نیست در مناطق تک قومی غیرفارسی زبان

چگونه همه کودکان ایران دوزبانه شدند. سوم در کجا چنین آماری انجام شده است؟

بهترین آمار در ایران به علاوه پیوندهای بالا (که آمارهای انجام شده در آن نیز درج شده است) همان آمار استانی است.

http://www.statoids.com/uir.html

در همین آمار ساده تمامی دروغ‌های پان‌ترکیستها نابود میشود. برای نمونه کل جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. در حالیکه جمعیت اصفهان و خراسان رضوی ده ملیون حساب میشود. با وجود آمار استانی، اگر این سه استان آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی را بگیریم، حدود ترک‌زبانان این منطقه هفت ملیون نفر است. اگر یک ملیون دیگر (دست‌بالا) برای ترک‌زبانان همدان و قزوین و اراک و گیلان و کردستان حساب کنیم (در تمامی این استان‌ها ترک‌زبانان اقلیت هستند و نه آنچه پان‌ترکیستها ادعا میکند) میشود هشت ملیون. اگر چهار ملیون در تهران اضافه کنیم میشود دوازده ملیون. همانطور که آمار کنگره‌ی آمریکا و اتنولاژ نیز این حدود را یازده تا دوازده ملیون ذکر کرده‌اند(البته پان‌ترکیستها در آینده باز خواهند سعی کرد که با نامه‌های دروغین به سایت اتنولاژ دوباره آمار جعلی خود را بقبولانند). البته جمعیت کمتر از یک ملیون نفر قشقایی و کمتر از یک ملیون نفر ترکن (در سال 2010) و همچنین جمعیت ترک‌زبانان خراسان (در استان خراسان شمالی) نیز در مجموع کمتر از سه ملیون نفر است. بنابراین برخلاف نظر پان‌ترکیستها که ادعا میکنند سی‌پنج ملیون هستند در واقع آمار کل گویشوران به زبان‌های مختلف ترکی در ایران همان حدود هیژده تا بیست درصد جمعیت ایران است که میشود شامل دوازده تا چهارده ملیون نفر. آمار افرادی که به زبان‌های ایرانی‌تبار (پارسی و کردی و لکی و لری و بختیاری و مازنی و گیلکی و تالشی و راجی و سیوندی و تاتی ..) تکلم میکنند حدود هشتاد درصد جمعیت ایران است که از این میان زبان پارسی بزرگترین سهم آن را دارد.

در کل آمارهای استانی و آمارهای انجام شده بهترین پاسخ در رد نظر گزاف پان‌ترکیستها هستند و پان‌ترکیستها در مورد جمعیت استان تهران نیز غلو میکنند وگرنه در بهترین حالت برای آنها شاید یک چهارم این استان باشند که اغلب این آذری‌تبارها نیز ضدپان‌ترکیستها هستند و فارسی‌زبان میباشند.

پایان بخش نخست

------------------------------------------------------

دوستان گرامی‌ اگر آمار نادرستی در این مقاله مشاهده می‌کنید، لطفا به صورت کاملا محترمانه نادرستی مقاله را ثابت کنید. همچنین اگر آماری می‌دهید یا ادعایی می‌کنید خواهشن گفته خود را با دلیل و مدرک ثابت کنید.






Share

1 نظرات:

ناشناس گفت...

كسكش مادر جنده نفهم تو شعور نداري تا بفهمي نيمي از مردم ايران اصالت تورك دارند و حدود 70% تهران اصالت تورك دارن! در ضمن الاغ جون اجداد من قزويني هستند و ميدونم بيش از 80% جمعيت قزوين و مردم اصلي و بومي قزوين تورك هستند و اينكه به عده اي مهاجر عقب افتاده اومدن اونجا فارسي حرف ميزنن يا بعضي از توركهاي قزوين مثل توركهاي تهران فارسي حرف ميزنن دليل نميشه تو بگي قزوين توركها حداقل هستند.. كثافتهاي متوهم و دروغگويي مثل تو حالمو بهم ميزنن.

تازه‌ترین نوشته ها